
🔹شهید رئیسی پارسال یک روز بعد از میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر و تقریبا یک هفته قبل از شهادت به نمایشگاه بین المللی کتاب رفتند. آنهم ساعاتی قبل از شروع بکار فعالیت روزانه نمایشگاه تا بازدید ایشان مزاحمتی برای مردم نداشته باشد.
🔹به مناسبت نبرد طوفان الاقصی ، غرفهای به فلسطین اختصاص داده بودند و چند خانم و آقای فلسطینی در آن حضور داشتند که هر یک توضیحاتی درباره اوضاعِ غزه ارائه میدادند؛ از جمله آنها خانوادهای فلسطینی بودند که پدر دانشجوی یکی از دانشگاههای تهران بود و بهتازگی موفق شده بود خانواده خود را از غزه خارج کند و با سختی فراوان به تهران برساند.
🔹دختر نوجوان خانواده تلاش کرد با رئیسجمهور دست بدهد. شهید رئیسی سؤال کردند: «او چندساله است؟» پدرش گفتند: «سیزدهساله.» حاج آقا با او احوالپرسی گرمی کردند؛ اما با او دست ندادند. هنگام خروج از غرفه، بار دیگر دختر خانم برای همین کار جلو آمد که طبیعتاً موفق نشد.
🔹رئیسجمهور چند قدم از غرفه دور شدند. بعد ایستادند و گفتند: «این دختر میخواست با من دست بدهد که به دلیل مکلّف بودنش امکانپذیر نبود. اما ممکن است ناراحت شده باشد.» از همراهان تشریفات انگشتری طلب کردند و به سمت غرفه بازگشتند و انگشتر را به دختر هدیه دادند.
🔹بعد هم رو به مترجم گفتند: «فقط به شما هدیه دادم. چون در ایران این ایام روز دختر است.»